ارمیتاارمیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 روز سن داره
ارشیداارشیدا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات ارمیتاوارشیدادردونه های مامانی

فرشته کوچولوی توراهیمون

عشق مامان دخترم ارمیتای من هرروزک ازبارداریم میگذره فقط ب این فکرمیکنم ک چقدخوبه توخواهرداری خواهریعنی همدم ورفیق روزای سخت امیدوارم ک بافرشته کوچولویی ک توراه همدیگه رادوست داشته باشیدخیلی برام مهم بودک فاصله ی سنی شماکم باشه تابتونیدهمدیگه رادرک کنیدوباهم دیگه دوست باشید
24 ارديبهشت 1397

عی

بوی عيدی... بوی توت...بوی كاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو بوی ياس جانماز ترمه مادر بزرگ با اينا زمستونو سر می كنم با اينا خستگيمو در می كنم شاديه شكستن قلك پول وحشت كم شدن سكه عيدی از شمردن زياد بوی اسكناس تا نخورده ی لای كتاب با اينا زمستون و سر ميكنم با ايناخستگيمو در ميكنم فكر قاشق زدن يه دختر چادر سياه شوق يك خيز بلند از روي بوته هاي نور برق كفش جفت شده تو گنجه ها با اينا زمستونو سر ميكنم با اينا خستگيمو در ميكنم عشق يك ستاره ساختن با دلك ترس ناتموم گذ ...
24 ارديبهشت 1397

عضوجدیدتوراه

‌نی نی توراه داریم ۱ابان بودک مامان بی بی چک زدم ومتوجه شدیم نی نی توراه داریم ویارهای مامان شروع شدهرروزعصرمامان حالم خیلی بدمیشدوارمیتای مامان هم بهانه گیرشده بود
23 ارديبهشت 1397

اولین کوتاهی مو

اولین کوتاهی مواردیبهشت۹۵بعدازتولد۲سالگی زن دایی مامان ساریناموهای عشق مامانی راکوتاه کرد۲۶اردیبهشت بودبعدک برگشتیم خونه باباجون تعجب کرده بودوگفت چرا😣😣
23 ارديبهشت 1397

دومین زیارت امام رضا

دومین زیارت امام رضا تولدامام رضارفتیم مشهدمامان نزرکرده بودم دخملم سالم ب دنیابیادببرمش تولدامام رضامشهدبادایی حسین وزینب رفتیم روز۳بودک مامانی سرماخوردم بعدازمشهدحرکت کردیم سمت شمال وارمیتاتمام راه تب داشت ب شمال ک رسیدیم تب ارمیتاقطع شدارمیتاازاب میترسیدحتی ماهم ک میرفتیم دریاگریه میکرد
23 ارديبهشت 1397

تولدیک سالگی باتم کیتی

تولد۱سالگی ارمیتاجونا۲۱خردادشدمامان بزرگ بابایی فوت کردنداوایل اردیبهشت ب خاطرهمین تولد۱ماه عقب افتاد تم تولدارمیتاکیتی بود
23 ارديبهشت 1397

اولین نوروز

نوروز۹۴مامان سفره چیدم توی خونه وازدخملم اولین عکس ۷سیناگرفتم ساعت۲نصفه شب سال تحویل شدامابابایی توی راه بودوموقع سال تحویل کنارمون نبودنیم ساعت بفدازسال تحویل رسیدخونه ی باباجون .ارمیتای مامان اولین عیدت مبارک
23 ارديبهشت 1397

اولین نوروز

اولین محرم محرم سال۹۳بابایی شروع ب تعزیه خوندن کردونسخه ی تعزیه گرفت واولین نقش تعزیه حرمله بود
23 ارديبهشت 1397